نخ‌هایی که سرنوشت ساخت‌وساز رو به‌هم بافتند.

یه روز مهندس ناظر پروژه‌ای بهم زنگ زد. لحنش عصبانی بود:

– «باز این توری بی‌کیفیتا رو آوردن. نصف رول پاره‌ست!»

گفتم: «اسم برند رو می‌گی؟»

گفت: «چی بود… چیزی نبود اصلاً. یه رول بی‌اسم‌و‌رسم.»

اون لحظه بود که فهمیدم توری فقط یه پارچه بافته‌شده نیست.

یه بند نازکه که بین اعتماد و بی‌اعتمادی کشیده شده.

 

📌 ما فقط یه بافت نساختیم؛ یک نظم ساختیم

توری‌هایی که می‌ریزیم تو بازار،

– همه‌شون شناسنامه دارن

– همه‌شون روی هر متر مربع‌شون حساب‌شده‌ن

– هیچ کدوم یه‌روزی از ته انبار نیومدن بالا، و نه دیروز تصمیم گرفتیم تولیدشون کنیم

ما ساختار رو در ساخت‌وساز بافتیم.

 

🧵 هر رول توری ما، یه پیمان‌نامه‌ست

تو بازار، توری مثل پلاستیک‌فروشی شده بود. هرکس یه چیزی می‌فروخت، بدون اینکه بدونه قراره روی دیوار خونه‌ی کی نصب بشه.

ما اومدیم یه جمله اضافه کردیم به صنعت:

> «اگه توری ما روی ساختمونه، یعنی خیالت راحته.»

 

🚀 حالا کجاییم؟

هر روز، بالای ۱۵ کامیون از برندهای مای‌تور در جاده‌های ایران در حال حرکته

در ساعتی که این داستانو می‌خونی، ۳ پروژه ساختمانی دارن توری ولنتینو نصب می‌کنن

مهندس‌های ناظر با برند ما قسم می‌خورن. چون توری ما همیشه یه رول مشخصه، نه یه اتفاق شانسی.

 

🎯 ما توری نمی‌فروشیم؛ ما «تعهد» رو رول می‌کنیم.

و وقتی این تعهد، با نام برندهایی مثل سیگنیچر، ماسیمو، مارامو و والمش بیزینس به دست مشتری می‌رسه، یه چیز روشنه:

ما فقط بازار رو نبافتیم، ما اعتماد رو بافتیم.

دیدگاهتان را بنویسید